هومان ، شیرین ترین فصل زندگی عاشقانه مامان و بابا

بامزه حرف زدنای آقا هومان در سن 27 ماهگی

عشق من، هومان قشنگ من، حرف زدنت تقریبا کامل شده، اتفاقات در طول روز رو شبا برام تعریف میکنی، از کارایی که کردی و چیزایی که دیدی و شنیدی رو برام تعریف میکنی. ولی هنوز چندتا از لغتا رو به طرز زیبایی شکسته میگی، مثلا همچنان به سمند سفید میگی ببند ببید، به آقای دکتر میگی آقای گرگر به تمیز میگی بندیز به عنوان مثال میگی رفتم حموم خودم شستم بندیز شدم😅😅😘😘💞 به زمین میگی بمبیل به نمیخوام میگی ممخوام به نگاه بکن میگی گنگاه بکن، به نقاشی میگی گنگاشی، به کمک میگی مومک، به قرمز میگی بنقز، به الماس میگی املاس، به عدد سه میگی سک عاشق سوالی حرف زدنتم، سرت رو یه جور مبالغه امیزی تکون میدی، قبل ازینک...
16 آبان 1395

از پوشک گرفتن هومان روز دهم

خوب من، با امروز دهمین روزیه که پوشکت نکردم، و سومین روزیه که به هیچ عنوان شرتت رو کثیف نکردی، و ازون مهم تر اینکه دیگه من برای دستشویی رفتن به شما یادآوری نمیکنم، بلکه خودت بم خبر میدی جیش یا پیپی داری، شب تا صبح هم کاملا خشک هستی و این موضوع باعث میشه من بیش از پیش به پسر آقام افتخار کنم که اینقدر خوب و راحت با این موضوع کنار اومده و بعد از گذشت یه هفته تونست کنترل کردن خودش رو یاد بگیره.پسرم تو سوپر قهرمانی💖💖💖 راستی یه خبر خوشم راجع به گوارشت دارم، همونجوری که در جریانی تقریبا بعد از 18 ماهگی که از شیر خودم گرفتمت و کاملا غذاخور شدی حساسیت های غذاییت خودشون رو در قالب دونه های پوستی روی رانهات و تعداد زیاد دفع پیپی اونم بصورت شل و نی...
6 آبان 1395
1